854

اذان مغرب رو که گفتن سریع افطار کردم، افطار اولین روزه مستحبی بعد از سال ها که روزه های قضا به گردنم بود و بالاخره به لطف خدا رجب امسال آخرین روزه قضا ادا شد! بعد لباس پوشیدم و با خانم کوچولو راهی مسجد محل شدیم. بعد دو سال دور بودن از مراسم و حال و هوای نیمه شعبان امسال دلم بدجوری دنبالش بود! یک سخنرانی خوب و مولودی خوانی پرشور در حیاط مسجد، پذیرایی در ایستگاه صلواتی جلوی مسجد و خرید عیدی برای خانم کوچولو، بعد هم خوردن یه پلو قورمه سبزی جا افتاده برای شام و چای و کیک سیب و دارچین گلی پز برای دسر کنار شازده که امشب بالاخره کار رو تعطیل کرد و به آغوش گرم خانواده برگشت، یک شب عید دوست داشتنی و دلچسب رو رقم زد!

مهم تر از همه این ها  برام حال معنوی قشنگ امشب بود، حالی که چند وقت ازش دور بودم و خیلی لازمش داشتم و انگار عیدی مخصوص امام مهربونم بود!

دیگه از یک شب نیمه شعبان چی می شه خواست غیر از برآورده شدن دعای فرج؟

الحمدلله

عیدتون مبارک رفقا! 


نظرات 1 + ارسال نظر
مامان دخترا شنبه 28 اسفند 1400 ساعت 08:10 ق.ظ

سلام
الحمدلله ❤️ چه حس خوبی
امسال از خدا خواستم به من توفیق و عمر بده با ابن سرعت لاک پشتی روزه قضام تموم شه، الان می گم بیشتر توفیق بده مزه مستحبی رو هم بچشم

سلام
ممنونم واقعا حس خوبیه! ان شاالله به زودی تجربه اش کنی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد