کودک درون!

تاب سواری کردن هم عالمی داره! اونم تو یه شب خنک بهاری, تو یه پارک خوش منظره.

هر چی به گل پسر اصرار کردم بیاد با هم سوار بشیم تا به این بهانه تاب سواری کنم, سرسره بازی رو ول نکرد! منم که دلم تاب بازی می خواست با این استدلال که هیچ هم زشت نیست یه زن گنده قاطی بچه ها تاب بازی کنه, تا یه تاب خالی شد, سوار شدم و کلی کیف کرد کودک درونم! یه کم بعدش هم دو تا پسر بزرگ اومدن تاب کناری بعدش هم گفتن نه این خوب نیست اون یکیا بهتره و پیاده شدن رفتن اون طرف برای تاب بازی!!! دیگه فهمیدم فقط خودم خجسته نیستم, مثل من بازم هست! (قابل توجه مریمی!)

دیشب با چند تا از فامیلامون قرار گذاشتیم بریم پارک و هر کس شام خودشو بیاره. گیگول تعمیرگاه بود برای صافکاری ناشی از اون تصادف کذایی (بعد از ماه ها بالاخره!), همراهان هم که قرار بود یکیشون بیاد دنبالمون دیر کردن و ما هم کلافه از لباس پوشیده منتظر نشستن, وسایل شام و فلاسک چایی و زیر اندازمونو زدیم زیر بغل و پیاده راهی شدیم. کلی با گل پسر تو زمین بازی گذروندیم تا بقیه یکی یکی پیداشون شد! به جز یه خانواده, همه شامشونو خورده بودن ولی نشستن با ما به کتلت خوردن و فکر کنم غذام خیلی خوب شده بود که همه اش خورده شد و دنبال بقیه اش هم می گشتن!!!

یعنی نمی دونم چه ویری گرفتم که از صبح بی حال و حوصله ام و باید به زور خودمو مشغول کارام کنم, عصر هم که میشه دلم می خواد بزنم بیرون اونم فقط برای پارک و هواخوری! گل پسر هم بدتر از من!


پ.ن:خوانندگان عزیزی که خصوصی, سوال حقوقی پرسیده بودین, چون جی میلم باز نمی شه نتونستم جوابتونو میل کنم. اگر آدرس وبلاگ دارین برام بذارین تا جواب رو اون جا بذارم.

پاسخ ها ارسال شد.

نظرات 30 + ارسال نظر
سعیده پنج‌شنبه 5 اردیبهشت 1392 ساعت 08:03 ب.ظ http://baran40000blogfa.com

سلام خانم وکیل مهربون وپر انرژی وای اگه بدونید چه حس خوبی نسبت به شما دارم آره دقیقآ به خودتون احساس می کنم از اون دسته آدمهایی هستید که من خیلی دوستشون دارم وقتی نوشته هاتونو می خونم احساس می کنم میشناسمتون و شمارو چند بار دیدم من آدم احساساتی به اون صورت نیستم ولی وبلاگتون و نوشته هاتون حس خوبی بهم میده معمولا خانم وکیلا اعصاب قورت داده هستن ولی شما ازون وکیلای مهربونو ریلکسید.خیلی خوبه که تجربه هاتونو می نویسید دوست دارم یه روزی وکیل بشم و از این تجربه ها استفاده کنم اگه کمک بخوام کمکم می کنید

سلام
اینا همه نظر لطف شماس شرمنده می کنین.
انشاالله یه روز وکیل موفقی بشین.

آفرین پنج‌شنبه 5 اردیبهشت 1392 ساعت 08:31 ب.ظ http://mylivesky.blogsky.com/

مهتاب2 پنج‌شنبه 5 اردیبهشت 1392 ساعت 08:42 ب.ظ

من تازه رفتم پست تصادفت رو خوندم.. منم یه بار با کامیون تصادف کردم. البته راننده ی کامیونی که من باهاش تصادف کردم خیلی اقا بود.

خیلی وحشتناکه. خدا بهت رحم کرد آدم حسابی گیرت اومد!

نبات پنج‌شنبه 5 اردیبهشت 1392 ساعت 08:45 ب.ظ http://unman.persianblog.ir/

الان که دیگه اکثر تاپ ها رو بچونه کردن طوری که نمیشه سوار شد...ولی اون تاپ هایی که میشه خیلی حال میده

هوای بهاره اینجوری شدی.....بهار فصل مظلومیه...هر چی میشه میگن به خاطر فصل بهاره

آره ولی این بزرگ بود. خیلی کیف داد!
طفلک بهار!

نبات پنج‌شنبه 5 اردیبهشت 1392 ساعت 08:46 ب.ظ http://unman.persianblog.ir/

بچگونه منظورم بود

مسی پنج‌شنبه 5 اردیبهشت 1392 ساعت 09:00 ب.ظ

منم عاشقه تاب بازی هستم و اصلا هم زشت نیست
همیشه به گردش بانو جان

خیلی هم قشنگه اصلا!

پرنده گولو پنج‌شنبه 5 اردیبهشت 1392 ساعت 09:44 ب.ظ

به به
آفرین
خیلی کار خوبی کردی
منم خیلی وقتا آخر شب میرم تاب سواری

چه عالی! تو که کلا خیلی باحالی!

ما پنج‌شنبه 5 اردیبهشت 1392 ساعت 11:04 ب.ظ http://couple45.blogfa.com

سلام گل بانو جان
عزیزمی با اون پارک رفتنت
گاهی لازمه کودک درونمونو فعال کنیم

سلام علیکم. از این طرفا؟!
انشاالله چند سال دیگه خودت با بچه ات میری تاب بازی!

آفاق پنج‌شنبه 5 اردیبهشت 1392 ساعت 11:56 ب.ظ http://b-arghavani.blogfa.com

منم عشق تاب سواری ام

بتول جمعه 6 اردیبهشت 1392 ساعت 01:34 ق.ظ http://ghaafeleh.persianblog.ir

سلام

یکی از خوبیهای مجموعه خوابگاهمون همین تاب بازی بود، بدون اینکه خجالت بکشیم یا بخوایم حجابمون رو رعایت کنیم حسابی تاب بازی می کردیم، منم که عشق تاب بازی! ... به خصوص تو هوای فروردین و اردیبهشت ... بچه ها ظهر و عصر روی چمنای محوطه می اومدن پیک نیک ! (من دانشگاه یزد بودم) و البته امسال دیگه از اون همه نعمت محروم شدم.

راستی ممنون که اومدین وبلاگم، ترجیح دادم که از میهن بلاگ، برم به پشین بلاگ! و البته کامنت شما هم پاک شد. ببخشید.

سلام
این جوری که دیگه خیلی عالیه!

آرزو جمعه 6 اردیبهشت 1392 ساعت 03:48 ق.ظ

می شه از سه قلوها یه کم بنویسید؟

چی بنویسم آخه؟! هستن. خوبن شکر خدا. خیلی هم خواستنین!

داش بهی جمعه 6 اردیبهشت 1392 ساعت 10:57 ق.ظ http://behii.persianblog.ir

سلام بانو ارادت اولش خواستم یه چیزی از تاب سواری بنویسم وقتی به خط اخر رسیدم گفتم یه سئوال هم من بپرسم اگه زحمتی نبود .... راستش با مهربان یک سالی هست اشنام و ... قبل عید رفتم پیش پدرش واسه ... که با چند عدد فحش و ... پرتم کرد بیرون بازم رفتم سراغش زنگ و ااتماس و .... مهربان هم از اون طرف یه بار باهاش جنگ و دعوا یه بار مهربون میشه عزیزم دخترم و اینا ... راستش باباش از این پولدارای مثلا حاجی گردن کلفته که مبگه دخترمو به به بچه پولدار میدم نه یه یلاقبا و ... دیگه نمیدونم چی باید بکنم

سلام
به نظر من در این مورد باید صبر و پشتکار داشته باشین و مهم تر از اون توکل. از خدا بخواین هر چی به خیر و صلاح هر دوی شماست جلوی راهتون قرار بده. براتون آرزوی موفقیت دارم.

فلفل جمعه 6 اردیبهشت 1392 ساعت 11:03 ق.ظ

هوووووورا تاب بازیخیلی حال میده

فرین جمعه 6 اردیبهشت 1392 ساعت 06:02 ب.ظ

خوش به حالتون..........منم دلم پارک میخواد اما بجاش باید بینم روی زمین و این کتابا رو ورق بزنم

حقیقتا دلم برات سوخت خانم دکتر...

بازیگوش جمعه 6 اردیبهشت 1392 ساعت 11:52 ب.ظ http://bazigooshi7.persianblog.ir/

خجسته ای دیگه خواهر عینهو خودم:دی

نوا جمعه 6 اردیبهشت 1392 ساعت 11:59 ب.ظ http://navaomom.persiablog.ir

وای تاب سواری خیلی حال میده سیزده بدر اینقدر من تاب سواری کرده بودم که بچها میگفتن مامان تابه خسته شد پیاده شو.

چه بامزه. حتما نمیذاشتی بچه ها سوارشن این جوری بهت گفتن!

شمع خاموش شنبه 7 اردیبهشت 1392 ساعت 07:45 ق.ظ http://siyahooosepid.persianblog.ir/

من که هر جا خلوت باشه تابم باشه دیگه عقل و هوش از سرم می پره فقط همش استرس دارم نکنه الانه تاب کلهم از جاش درآد نیس یه قوجولو وزنم نرمال نیست
خب ما هم تاب می خوایم
چرا این مسئولین رسیدگی نمی کنن

واقعا چرا رسیدگی نمی کنن؟ مگه ما دل نداریم؟!

مهسا شنبه 7 اردیبهشت 1392 ساعت 09:23 ق.ظ http://khateraaat.blogfa.com

خیلی مطالبت رو ساده ورون می نویسی
خوب منم دلم خواست مادر بودم وباپسرمم می رفتم پارک تقصیر خودته که این فکر رو انداختی تو ذهنم

انشاالله مادر هم میشی و با بچه ات میری پارک کلی خوش می گذرونی!

یلدا شنبه 7 اردیبهشت 1392 ساعت 02:35 ب.ظ http://mshabeyalda.blogfa.com

سلام بانو
واقعا ما هم نسلی ها چقدر علایقمون شبیه همه !
من عاشق تاب بازیم ...
البته قبلا این علاقه ام رو به خاطر محیطهای عمومی پارکها و معذورات ما خانمها یه جورایی سرکوب می کردم . اما الان یه پارک مخصوص بانوان نزدیک خونمونه و اونجا به کودک درونم حسابی حال می کنیم ...
وبلاگ زیباست گلم ! خوشحال میشم به من هم سربزنی

سلام
پارک بانوان که خیلی عالیه. خصوصا برای ورزش!

باران شنبه 7 اردیبهشت 1392 ساعت 03:29 ب.ظ http://‌‌baranedlpazir.persianblog.ir

منم این روزا دوست هر روز بعدازظهرا برم بیرون ولی دخمری امتحان داره نمیشه متاسفانه شما برو بجای ما
با اجازه لینکتون کردم

خوب بعد امتحانا برین!
ممنون از لطفتون.

سپیده شنبه 7 اردیبهشت 1392 ساعت 04:08 ب.ظ

mamnun az inke soalamo khundi
man soali dar morede talaghe tavafoghie khodamo hamsaram porside budam
weblog nadaram
mituni inja ham javabesho bedi
bazam mamnunam

سلام
خواهش می کنم.
جواب رو به ایمیلتون فرستادم.

به رنگ چادرم شنبه 7 اردیبهشت 1392 ساعت 08:14 ب.ظ http://ze-mim.persianblog.ir

الهی که همیشه کودکِ درونت از در و دیوار بالا برود. و گل لبخند روی لبانش تاب بخورد

ممنونم.

ما شنبه 7 اردیبهشت 1392 ساعت 08:43 ب.ظ http://couple45.blogfa.com/

سلام عزیزم
خوبی ؟
میگم طرز بافت لباسهای بافتنی رو واسم میگذاری ؟
میخام واسه کوچولوم ببافم

سلام
ممنون
طرز بافتشو نمی تونم اینجا بذارم. حضوری ی تونم یادت بدم!!!

ساغر 1دختر ورنا شنبه 7 اردیبهشت 1392 ساعت 09:28 ب.ظ http://vornayan.blogfa.com

ای جونمممممممممم

چه مامان باحالی هستی شما

گاهی باحال میشم!

یلدا یکشنبه 8 اردیبهشت 1392 ساعت 09:17 ق.ظ http://mshabeyalda.blogfa.com

سلام عزیزم
ممنون که بهم سرزدی ، اگر تمایل داری باهم تبادل لینک داشته باشیم
شاد باشی

مامان دوقلوها(مهزا) یکشنبه 8 اردیبهشت 1392 ساعت 05:26 ب.ظ http://mahza58.blogfa.com/

سلام گلی خانوم چه کار خوبی میکنی کودک درونت رو بازی میدی منم دوست دارم اما با چادر ؟؟؟؟؟خجالت میکشم مگر کسی اون دور و ورا نباشه
راستی به منم سر بزن بانو من با اجازه تون شما رو لینک کردم

سلام
اره با چادر! اشکالش چیه؟! تازه چادر با باد بالا پایین میره کلی کیف داره!

زیتون یکشنبه 8 اردیبهشت 1392 ساعت 06:45 ب.ظ http://zatun.blogsky.com

صبا دوشنبه 9 اردیبهشت 1392 ساعت 02:40 ب.ظ http://sabar766.blogfa.com/

من هنوز که هنوز عاشق تاب بازیم !

شما که حالا حالا ها جا دارید

عشق کهنه نمیشه!

بلورین دوشنبه 9 اردیبهشت 1392 ساعت 03:29 ب.ظ http://boloorin.blogsky.com/

وایی منم عاشق تاب سواری هستم...جلوی آدم بزرگا هم تاب سواری کردم

خیلی کار خوبی کردی!

گل سه‌شنبه 10 اردیبهشت 1392 ساعت 07:52 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد