ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
از قبل معلوم بود که تعطیلات عید فطر سفر نمی ریم، به دلیل کاملا موجه نبود بودجه! فکر کردم بد هم نیست. نه گرفتار شلوغی جاده ها میشیم و نه خسته از جمع و جور کردن های قبل و بعد سفر.تو خونه استراحت می کنیم و فیلم می بینیم. اما این قدر سریع گذشت که نفهمیدم چی شد! اصلا دو روز تعطیلی که برای ما قبل و بعدی هم بهش اضافه نشد، چی بود که من این قدر راجع بهش فکر و خیال بافته بودم؟!
روز عید رفتیم نماز، بعد سال ها. نیت مصلی رو داشتم ولی خواب موندیم و راهی مسجد محل شدیم. کلی حسرت خوردم که این همه سال که نماز عید فطر نرفته بودم چه حس و حال ناب و قشنگی رو از دست دادم. وقتی برگشتیم بچه ها هنوز خواب بودن و به جهت استفاده بهینه از این موقعیت شازده رو راه انداختم که بریم بازار گل. یه سری از گلام گلدون تازه لازم داشتن و چند تا گیاه جدید هم می خواستم بگیرم. خلاصه که بعد یه گردش حسابی تو بازار برگ بیدی و ناز یخی گرفتم ،گلدون های مخصوص نرده برای بالکن ، یه سری گلدون کوچیک برای ساکولنت هایی که چند وقت پیش خریده بودم و به دسته ی بزرگ گل سرخ. همین ها کافی بود تا روز عید حسابی برام عیدانه بشه!
با رفتن به خونه پدری شازده و روز بعدش هم پیک نیک با خانواده خودم، تعطیلات تموم شد و رفت! شازده امروز صبح عازم سفر کاری شده و منم دارم سعی می کنم ساعت خواب و روال روزانه به هم خورده مون رو مرتب کنم. در نتیجه صبح زود ساعت یازده! از خواب بیدار شدم و یه تمیز کاری اساسی انجام دادم، آماده برای یه شروع تازه!
عیدت مبارک باشه عزیزم
ممنون عید شما هم مبارک
وبلاگ جالب و مطالب خوبی داری مطالبتان هم جذاب و گیرا بود. اگر تمایل به تبادل لینک دارید اطلاع بده .مطالبتون خیلی ساده و در عین حال صادقانه است موفق باشی